دختر است دیگر...
دختر است دیگر…
هیچ توصیفی برای این عکس نیست…
مریم و ملیکا سادات دست در دست ماکت پدر شهیدشان…
شهید سید سجاد روشنایی
شادی روح شهدا صلوات…
دختر است دیگر…
هیچ توصیفی برای این عکس نیست…
مریم و ملیکا سادات دست در دست ماکت پدر شهیدشان…
شهید سید سجاد روشنایی
شادی روح شهدا صلوات…
جالبه بدونید در تمام کتیبه های کوروش نامب از زن برده نشده…
و این تصویر در مرکزچرخ ارابه نشانه ی این است که زن گرداننده ی زندگی است
دخترم فاطمه:
#ارادت_شهدا_به_حضرت_زهرا_س
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
محمد ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت. یکی از سادات گردان نقل می کرد:
یک بار به سنگر فرماندهی رفتم. محمد به احترام من از جا بلند شد. گفتم:« یک مرخصی چند ساعته می خواهم تا به اهواز برم » به دلایلی مخالفت کرد. اصرار کردم اما بی فایده بود در نهایت وقتی ناامید شدم گفتم:
«باشه #شکایت شما را می برم پیش #مادرم »
هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم ڪه پا برهنه به دنبالم دوید!
دستم را گرفت و گفت:«این چه حرفی بود که زدی؟! بیا این برگه ی مرخصی سفید امضا کردم هر چه قدر میخواهی بنویس.»
تا به چهره اش نگاه کردم دیدم خیس از اشک است. گفتم: «به خدا #شوخی کردم منظوری نداشتم و…» اما محمد همچنان اصرار داشت که من حرفم را پس بگیرم!
یک سال بعد در عملیات کربلای ۱۰ گلوله ی خمپاره به درون سنگر اصابت کرد. خیلی عجیب بود، سه ترکش به او اصابت کرده بود. یکی به پهلو یکی به بازو و دیگری به سر .
یکباره به یاد حرف سال قبل محمد افتادم. او از شهادت خود این گونه گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که با رمز یا زهرا (س) باشد و من آن زمان فرمانده گردان یا “زهرا(س)” باشم . مدتی بعد پیکر او تشیع شد و همان گونه که وصیت کرده بود سربند یا “زهرا (س)” به پیشانی او بستیم و در کنار دوستانش در گلستان شهدای اصفهان آرامید.
مداح شهید #محمد_رضا_تورجی_زاده
دختران انقلاب برای این خاک پدر می دهند…
نه روسری…
وقتی مادر پهلوشکسته جلوی فرد نابینا حفظ حجاب میکند تورا چه شده که اینگونه خود را عرضه میکنی خواهرم…
به راستی آیا آزادی این است؟؟؟!!!…
کودکان در این تصویر چه چیزی را درک میکنند…؟؟؟